توضیح نخست: من نه زیاد میدانم و نه زیاد میخوانم و نه این راه را تا انتها پیمودهام. در این جاده، هنوز همان اوایل راه هستم. هنوز مشغول تماشای اطراف هستم. بر سر دوراهیها درنگ میکنم و برخی اوقات – حتی برای روزها – صبر میکنم تا یک جاده را در این راه انتخاب کنم.
از کسانی که در راه میبینم، آدرس میپرسم و در تلاشم که خانهای را پیدا کنم. خانهای که عدم تعادل مناسب من در آن قرار دارد. عدم تعادل مناسب در بین خواندن دروس از کتب مرجع و رفرنس و از منابع دیگر.
فعلا از چند خانه بازدید کردهام و در میانهی راه، خانهای پیدا کردهام که به نظرم برای این سالهایم شاید مناسب باشد. میخواهم در ادامه، این خانه را توصیف کنم. شاید که به بعضی از دوستانم کمک بکند. دوستانی که بارها به آنها قول دادهام برایشان در این مورد بنویسم.
توضیح دوم: این مطلب در مورد این که چرا باید در کنار جزوهها و خلاصهها و کتابهای کمغلط و پرغلط مؤلفین محترم و نامحترم به سراغ منابع اصلی و کتب مرجع برویم، نیست. فرض من بر این است که خوانندهی این نوشته، این موضوع برایش روشن است و نیازی نیست در این مورد توضیح بدم.
شاید برای شما هم آشنا باشد
ساعت ۸:۰۶ دقیقه است. استاد با کمی تأخیر میآید. به نظر نمیرسد که این تأخیر برایش اهمیت زیادی داشته باشد. به سمت میزش میرود و نگاهی به کلاس میاندازد. ۱۵ نفر از ۱۰۰ نفر سر کلاس نشستهاند. سه ردیف اول که خالیست و این ۱۵ نفر نیز جوری در میان این ۲۰۰ صندلی پخش شدهاند که به چشم نمیآیند.
نگاهش به دانشجویی در ردیف هفتم میافتد. او آنچنان خمیازهای میکشد که استاد احتمالا با خود میگوید که مفصل فکاش الان است که در برود.
خمیازهی دانشجو، Sympathetic Yawn را در استاد به همراه دارد. فکر میکند که درست نیست سر صبح – آنهم در جلوی دانشجویان – خمیازه بکشد.
خم میشود که فلش مموری را به کامپیوتر وصل بکند و در آن مکان امن، در پشت کیس کامپیوتر، به دور از چشم دانشجویان، چنان خمیازهای میکشد که گوشهی لباش نزدیک است ترک بخورد.
دو دختر و دو پسر به سمت میز استاد میآیند تا موبایلهای خود را روی آن قرار دهند و صدای استاد را برای هیچوقت گوش ندادن ضبط کنند.
استاد که این صحنه را میبیند، شاید با غرور و شاید هم با اندوهی بزرگ، میگوید: «بچهها لازم نیست چیزی ضبط کنید. من به شما جزوه میدهم».
و من، مانند دفعههای قبل، وقتی این عبارت را میشنوم، سه سناریو در ذهنم شکل میگیرد:
- دانشگاه استاد را مجبور به نوشتن جزوه و کتاب کرده است. استاد هم به اکراه درسنامهای را تهیه کرده است که در بهترین حالت، به درد پاک کردن شیشه میخورد.
- استاد آنقدر از اینکه دانشجو به سراغ کتب مرجع برود ناامید شده است که با خود میگوید: «حداقل بگذار درسنامهای درست را بخوانند. نه آن جزوههای پرغلط که خود مینویسند». پس درسنامهای تهیه میکند و در اختیار دانشجویان قرار میدهد.
- استاد میداند که فقط یک کتاب مرجع، برای فهم کامل این مطلب برای دانشجویانش کافی نیست. او کتابهای مرجع این زمینه را کامل بررسی کرده است. از هر کدام از آنها، بهترین قسمت را استخراج کرده، آنها را ترکیب کرده و در یک درسنامه در اختیار دانشجو قرار میدهد.
هم من و هم شما میدانیم که نوع سوم، نادر است. آنقدر نادر که وقتی چنین استادی را یافتی، نباید او را رها کنی. تا میشود در محضرش شاگردی باید کرد.
اما برگردیم به کلاس درس بالا.
اکنون دانشجویی تصمیم گرفته است که به سراغ رفرنس برود. آن درسنامه پاسخ پرسشهایش را نمیدهد. آن درسنامه برایاش کافی نیست. آن درسنامه ارضایش نمیکند.
لیست دروس و کتاب های ترم اول پزشکی چیست؟ این پرسش یکی از متداولترین پرسشهای زمان ثبت نام دانشجویان پزشکی یا در شروع ترم آنها است. از همین رو در اینجا تلاش میکنیم اطلاعات کاملی درباره لیست دروس و کتاب های ترم اول پزشکی به شما بدهیم. واحدهای سال اول و دوم پزشکی در قالب دروس علوم پایه ارائه میشوند. این بدان معنی است دانشجویان برای اتمام دوره علوم پایه باید دروس ترم یک پزشکی تا ترم چهارم را بگذرانند. این دانشجویان پس از گذراندن آزمون علوم پایه میتوانند به دوره فیزیوپاتی وارد شوند.
طبیعتاً پذیرفته شدگان این رشته قبل از شروع ترم اول پزشکی ، استرس و دغدغههای متفاوتی دارند. همانطورکه میدانید دروس پایه بهویژه کتاب های ترم اول پزشکی ، پیش نیاز سایر دروس هستند. از همین رو تهیه و خواندن آنها برای دانشجو بسیار مهم است. در ادامه این مطلب لیستی را به شما ارائه خواهیم کرد تا بتوانید با کتاب ها و دروس مرتبط با رشته پزشکی آشنا شوید.
کتاب های ترم اول پزشکی
لیست دروس و کتاب های ترم اول پزشکی هر چند بیشتر شامل دروس عمومی است ولی چند درس تخصصی نیز در ترم یک پزشکی گنجانده شده است. این دروس تخصصی اغلب دروس پایهای هستند که پیشنیاز سایر دروس شما در ترمهای بعدی خواهند بود. از همین رو، قبولی در ترم یک رشته پزشکی با معدل خوب باید از همان ابتدا هدف دانشجو باشد. زیرا نگذراندن دروس پایه در این ترم میتواند دانشجو را برای یک یا چند ترم عقب بیندازد. بهترین راه برای دانشجویان پزشکی این است که از همان ابتدا کتابهای مدنظر خود را تهیه کرده و بهخوبی درس بخوانند. برای تحقق این هدف نیز نیاز است از لیست دروس و کتب ترم اول پزشکی باخبر شویم.
شاید بپرسید آیا کتاب های ترم اول پزشکی در دانشگاه ها یکسان است؟ پاسخ این است که برای دروس تخصصی در تمام دانشگاه ها یک کتاب مشخص به عنوان منبع معرفی میشود. ولی کتابهای مربوط به دروس عمومی بیشتر به سلیقه استاد هر دانشگاه بستگی دارد. برای مطالعه این دروس میتوان از جزوه آن استاد یا کتابی متفرقه استفاده کرد. پس برای تهیه کتاب های دروس عمومی عجله نکنید.
ممکن است برایتان سوال پیش بیاید که دروس عمومی چه دروسی هستند؟ برای پاسخ به این سؤال باید بدانید، موقعی که انتخاب واحد میکنید عمومی یا تخصصی بودن آنها جلوی لیست دروس نوشته شده است. به عنوان مثال دروسی مثل اندیشه اسلامی، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، روانشناسی، اخلاق اسلامی و…دروس عمومی محسوب میشوند. دروس دیگر مثل آناتومی، بیوشیمی، بافت شناسی و … دروس تخصصی این رشته هستند. درسها و کتب تخصصی نه تنها کتاب های ترم اول پزشکی دانشگاه شهید بهشتی را شامل میشوند بلکه در اکثر دانشگاه ها این دروسها و کتاب ها را به عنوان منبع برای تدریس معرفی میکنند. در ادامه این مطلب با دروس ترم یک تا چهارم پزشکی به همراه منبع مورد تدریس آن آشنا خواهید شد.